1-عدم هماهنگی برنامه های وفاداری با برنامه های بازایابی: برنامه وفاداري را با برنامه فعلي بازاريابي خود يکپارچه سازيد . همچنين آن را با فرهنگ سازمان خود هم يکپارچه نماييد . ايجاد روابط نزديک با مشتريان مفهومي زود گذر نيست بلکه مفهومي دائمي است . اين ايده بايد به صورت جزئي از شما – سازمان شما ، کالاها و خدمات شما و … و از همه مهمتر ، کارکنان شما در آيد .
2- عدم یادگیری درباره مشتریان: از اطلاعاتي که درباره مشتريان خود جمع آوري کردهايد براي يادگيري از آنها درمورد اينکه آنها واقعاً چه چيزي از شما ميخواهند استفاده نماييد. با آنها صحبت کنيد . سپس به آنها گوش فرا دهيد ! آنها به شما خواهند گفت که چگونه سهم بيشتري از بازار آنها را به دست آوريد .
3- داشتن رویکرد یکسان به مشتریان و عدم حفظ ارتباط با مشتریان : پيام هاي ويژه و مناسبي را براي مشتريان خود ارسال نماييد . تمامي مشترياني که براي خود ايجاد کردهايد ، يکسان نيستند … بعضي از آنها نسبت به بقيه ارزش بيشتري دارند . بعضي از آنها نسبت بقيه ، به توجه بيشتري نياز دارند. اين امر شامل ارائه کالاها ، خدمات ، پاداش ها ، منافع و … به مشتريان در زمان مناسب مي شود .
4- عدم تعیین اهداف واقع گرایانه : اهدافي واقع گرايانه را جهت دستيابي براي خود تعيين کنيد . اين را بدانيدکه شما ممکن است در کار خود با موانعي مواجه شويد . انتظارات شما بايد تا آنجا که دوست داريد بالا باشند … و بايد تا آنجا زياد باشند که بتوانيد منابعي از افراد ، پول و زمان را براي برآورده ساختن تمامي آنها فراهم کنيد .
5- نداشتن برنامه های جامع کوتاه مدت و بلند مدت: از همان ابتدا براي اندازه گيري تمامي نتايج برنامه ريزي کنيد . تمامي نتايج نه بعضي از آنها . همچنين نه فقط هر چند وقت يکبار بلکه غالباً اين کار را انجام دهيد .
6- استفاده از طرح ها و سناریو های پیچیده و غیر قابل فهم برای مشتریان و اعضاء
7- عدم توجه به سیستم مانیتورینگ و نظارت مستمر